printlogo

چند سالی است که موضوع انحصار در صنعت خودرو مطرح شده و بسیاری از کارشناسان و مشتریان دلیل اصلی مشکلات این حوزه را انحصارطلبی دو خودروساز بزرگ می دانند؛ در شرایطی که 38 درصد از سهم ریالی بازار خودرو متعلق به خودروسازانی به جز ایران خودرو و سایپا است چه دلایلی مبنی بر انحصار طلبی این شرکت ها وجود دارد؟
کد خبر : 22590
تاریخ انتشار : 18 بهمن 1401 - 12:44

محمدعلی شبیری - «خبرماشین» | چند سالی است که موضوع انحصار در صنعت خودرو مطرح شده و بسیاری از کارشناسان و مشتریان دلیل اصلی مشکلات این حوزه را انحصارطلبی دو خودروساز بزرگ می دانند؛ در شرایطی که 38 درصد از سهم ریالی بازار خودرو متعلق به خودروسازانی به جز ایران خودرو و سایپا است چه دلایلی مبنی بر انحصار طلبی این شرکت ها وجود دارد؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خبرماشین»؛ قبل از هر چیز ذکر این نکته ضروری است که انحصار در برابر رقابت کامل قرار می ‌گیرد؛ رقابت کامل در یک بازار یعنی این که تعداد فروشندگان و خریداران در یک بازار در حدی است که هیچ فروشنده یا خریداری قدرت تعیین قیمت ‌ها یا تأثیرگذاری بر قیمت‌ ها را ندارد؛ این اولین دلیل مبنی بر عدم انحصار در بازار خودرو بوده زیرا خودروسازان چند سالی است که از عدم دخالت خود در تعیین قیمت محصولاتشان گلایه دارند.

طبق قانون، در حالت کلی دو نوع انحصار وجود دارد، یکی انحصار طبیعی و دیگری انحصار قانونی. انحصار طبیعی یعنی «وضعی از بازار که یک بنگاه به دلیل نزولی بودن هزینه‌های تولید، قیمت را آنقدر پایین بیاورد که سایر شرکت‌ها نتوانند با آن رقابت کنند». اگر به این تعریف رجوع کنیم، خودرو به هیچ‌وجه انحصاری نیست، چون همین حالا نیز خودروسازان کشور به گران‌فروشی متهم هستند و بنابراین در قالب «انحصار طبیعی» نمی‌گنجند.

در تعریف انحصار قانونی هم گفته شده «وضعی از بازار است که طبق آن، تولید و فروش و خدمتی خاص، در انحصار چند شرکت باشد»، که این تعریف نیز شامل خودرو نمی‌شود، زیرا در حال حاضر چندین شرکت خودروساز در کشور وجود دارد. ما تا همین چند سال پیش تنها هفت شرکت تولیدکننده خودرو در کشور داشتیم، ؛ در حالی که در حال حاضر علاوه بر دو خودروساز بزرگ کشور یعنی ایران‌ خودرو و سایپا، ۲۴ خودروساز کوچک در کشور وجود دارد و برخی از این خودروسازان خط رنگ‌هایی با ظرفیت سالیانه یکصد هزار دستگاه و حتی ۲۰۰ هزار دستگاه دارند. این امکان وجود دارد که با حمایت از این خودروسازان کوچم و افزایش تیراژشان، در یک فضای رقابتی مناسب و قیمت‌های تمام شده واقعی (نه قیمت‌های دستوری و غیررقابتی) بتوانند هر یک به شمارگان تولید یکصد هزار دستگاه در سال دست یابند. در کشوری که این تعداد خودروساز وجود دارد چگونه می ‌توان مدعی شد که ایران خودرو و سایپا بصورت انحصاری فعالیت می‌کنند؟

اما بیان اینکه چند درصد از سهم بازار در اختیار این دو خودروساز است دلیلی برای انحصار در صنعت خودرو نمی باشد زیرا در کره جنوبی هم بیشتر سهم بازار در اختیار دو شرکت هیوندای و کیا است، آیا آنجا هم می‌گویند بازار در انحصار قرار دارد؟ چنین چیزی نیست. یا مثلاً در فرانسه نیز رنو و پژو بیشترین سهم بازار را در اختیار دارند، ولی کسی نمی‌گوید بازار این کشور انحصاری است.

بیان انحصار در صنعت خودرو کاملاً اشتباه و غلط است و قطعاً چنین رویکردی مسیر توسعه صنعت خودرو را با مشکلات جدی رو به‌ رو می ‌کند؛ برعکس آنکه برخی ‌ها نسبت به انحصار در صنعت خودرو تأکید دارند باید بگویم که ایران بیشترین تولیدکننده خودرو را دارد و همین امر باعث نابودی صنعت خودرو هم شده است؛ اما چه راهکاری برای حل مشکلات این صنعت وجود دارد؟

اولین راهکار ادغام خودروسازان کوچک و متوسط است. دوم اینکه قوانین کسب و کار بازنگری شود و مفهوم ادغام و ورشکستگی در قانون تجارت به نحو مطلوب دیده شود، سومین مورد حرکت به‌سمت خصوصی‌سازی واقعی در صنعت خودرو و قطعه‌سازی است. صنعت خودرو باید از تصدیگری دولت خارج شود تا در فضای رقابتی بجنگد. چهارمین راهکار این است که در کنار این موارد نظام تنظیم‌گیری دنبال شود یعنی ما نباید دستوری از خودروساز بخواهیم که فلان استاندارد را از سه ماه دیگر اجرایی کند. نظامی باید لحاظ شود که در چارچوب آن بتوان قوانین را تنظیم کرد.

اگر قرار است خدمتی به مصرف کننده شود بهترین کار آزادسازی قیمت است زیرا قیمت گذاری دستوری و دخالت در نحوه فروش منجر به افزایش قیمت در بازار آزاد می شود. وقتی با قیمت‌ های دستوری  خودرو به صورت قرعه کشی عرضه شود میانگین ۵ میلیون نفر ثبت نام می‌ کنند اما آیا تمام این افراد خریدار واقعی هستند؟ قطعاً این طور نیست و بسیاری از افراد برای سرمایه گذاری ثبت نام می ‌کنند.

اگر قیمت گذاری آزاد شود در کوتاه مدت قیمت خودرو در بازار آزاد پایین می‌آید و حاشیه سود خوبی به جیب خودروساز می‌رود که خودروساز می‌تواند با خیال راحت خودرو تولید کند و دولت هم بدون دخالت و با توجه به حاشیه سود، از خودروساز برنامه تولید می‌گیرد و بر اساس آن برنامه بر عملکرد و توسعه محصول نظارت می‌کند. الان هر چقدر به خودروساز فشار وارد شود وضعیت بازار خودرو بهبود نمی‌یابد.

اگر سال‌های 1373 تا 1385 را مرور کنیم، متوجه می‌شویم در آن زمان که خودرو در حاشیه بازار به فروش می‌ رفت، قیمت خودرو کنترل شد. آمارها می‌گویند در این بازه زمانی فقط سالی دو سه درصد افزایش قیمت خودرو وجود داشت. از طرفی، طی سال‌های 1376 تا 1385، شاخص قیمت کالا از 100 به 338.9 رسیده، اما شاخص خودرو از 100 به 114.3 صعود کرده و این نشان می‌دهد «خودروهای داخلی» چندان گران نشده‌اند.

با توجه به موارد بالا اگر قیمت در حاشیه بازار تعیین شود، عرضه و تقاضا خود را تنظیم می‌کند و در نهایت قیمت خودرو متناسب شده و دلال نیز از بازار خارج می‌شود و حتی صادرات هم رونق می‌گیرد.