در کشوری با تنوع بینظیر قومی، زبانی و فرهنگی همچون ایران، آنچه میتواند بنیان وحدت را مستحکم کند، نه فقط گفتوگو و همدلی، بلکه تعامل واقعی و کار مشترک در بسترهای اقتصادی است. یکی از مهمترین و گستردهترین این بسترها، صنعت خودروسازی کشور است؛ صنعتی که نه محدود به یک شهر و نه وابسته به یک گروه خاص، بلکه گسترده در سراسر جغرافیای ایران است و اقوام مختلف را در یک زنجیره تولید و پیشرفت بههم پیوند میزند. از تبریز تا بندرعباس، از مشهد تا سنندج، چرخهای تولید خودرو در کارخانهها، کارگاهها و مراکز قطعهسازی، در حال چرخشاند؛ و این چرخش، نهتنها موتور اقتصاد، بلکه نیروی محرکهی وحدت ملی است.
خطوط تولید خودرو؛ بازتابی از جغرافیای انسانی ایران
برخلاف تصوری که گاهی در سطح رسانهها وجود دارد، صنعت خودرو در ایران محدود به چند شهر صنعتی مرکزی نیست. امروز بیش از ۲۰ استان کشور به نوعی در زنجیره تولید، مونتاژ، طراحی یا تامین قطعات خودرویی نقش دارند. شهرهایی مانند تبریز، ارومیه، مشهد، شاهرود، کاشان، اراک، بابل، یزد، اهواز، کرمانشاه، کرمان، قزوین و حتی مناطق جنوبی همچون بندرعباس و بوشهر نیز دارای مراکز خودروسازی، کارخانههای قطعهسازی یا مجموعههای وابستهاند.
این گستردگی به معنای آن است که صنعت خودرو، فقط یک فعالیت صنعتی نیست؛ بلکه شبکهای انسانی و اجتماعی است که هزاران نفر از اقوام گوناگون ایرانی را در فعالیتی سازنده، تخصصمحور و برابر شریک کرده است.
مشارکت اقوام؛ وقتی همزیستی از سطح شعار عبور میکند
در بسیاری از خطوط تولید خودروی کشور، کارگر ترک در کنار تکنسین لر، مدیر بلوچ در کنار متخصص گیلک، و کارآموز عرب در کنار مهندس کرد مشغول کار هستند. این ترکیب، تجسمی عملی از همزیستی واقعی است. در این فضا، ملاک شایستگی، مهارت و دانش است؛ نه لهجه، قومیت یا محل تولد.
در واقع، خودروسازی بهواسطه ساختار صنعتی و مقیاس ملیاش، مرزهای کاذب اجتماعی را از بین میبرد و بهجای آن، پیوندی از جنس همکاری و مسئولیتپذیری مشترک ایجاد میکند.
قطعهسازان کوچک، بازیگران بزرگ
یکی از جنبههای جذاب صنعت خودرو، حضور پررنگ و گستردهی کارگاههای کوچک و متوسط قطعهسازی در شهرهای مختلف است. این کسبوکارهای بومی، با بهرهگیری از ظرفیتهای محلی و نیروی انسانی بومی، بهطور مستقیم در زنجیره ارزش خودرو حضور دارند. همین عامل سبب شده تا بسیاری از خانوادههای ایرانی در دورترین نقاط کشور، سهمی از تولید ملی داشته باشند.
توسعه متوازن، بدون تبعیض جغرافیایی
نقشه خودروسازی ایران، بهنوعی نقشه توسعه متوازن است. در شهرهایی که شاید تا چند دهه پیش تنها کشاورزی یا دامداری فعالیت غالب بود، امروز کارخانههایی با تکنولوژیهای مدرن فعالند. این توسعه، هم مهاجرت معکوس ایجاد کرده، هم اشتغال پایدار و هم هویت صنعتی جدیدی برای مناطق مختلف کشور شکل داده است.
صنعت خودرو، پلی میان سنت و نوگرایی
یکی از دلایل موفقیت صنعت خودرو در نفی تفرقههای اجتماعی، توانایی آن در اتصال سنتهای محلی با نیازهای روز جامعه است. جوان روستایی که دیروز کشاورز بود، امروز در خط تولید ECU کار میکند. بانویی از خطه خراسان جنوبی که دیروز در صنایع دستی فعالیت میکرد، امروز در یک شرکت مونتاژ قطعه با استانداردهای جهانی همکاری میکند.
چرخهایی که هم اقتصاد را میچرخانند و هم وحدت را
صنعت خودروی ایران اگرچه با چالشهایی مواجه بوده، اما بیتردید یکی از موفقترین مدلهای مشارکت جمعی در سطح ملی است. گستردگی جغرافیایی، تنوع قومی نیروی انسانی، و پیوند دادن شهرهای دور از مرکز به شبکه تولید ملی، این صنعت را به الگویی برای نفی مرزبندیهای کاذب تبدیل کرده است.
در دورانی که بسیاری به دنبال برجستهسازی تفاوتها هستند، صنعت خودرو، بیسروصدا، مسیر مشترکی ساخته است؛ مسیری که همه را در حرکت، رشد و هدف، کنار هم قرار میدهد.