تصور کنید صبحی از روزهای آینده در خیابانهای تهران یا مشهد یا شیراز قدم میزنید؛ همان ازدحام همیشگی هست، همان حجم ترافیک همیشگی، اما چیزی بهوضوح تغییر کرده: هوایی که تنفس میکنید دیگر بوی دود و بنزین و دیزل نمیدهد، صدای کرکننده موتورهای فرسوده کمتر شده و تاکسیها و اتوبوسها بهجای نالههای مداوم موتورهای درونسوز، با زمزمهای آرام حرکت میکنند. شاید این تصویر در نگاه نخست رویایی به نظر برسد، اما در بسیاری از شهرهای دنیا همین حالا به واقعیت بدل شده است. کلید این تحول، تغییر سهم خودروهای هیبریدی و برقی از ناوگان حملونقل است. ایران هنوز در ابتدای این مسیر ایستاده، اما اگر بخواهد به استانداردهای جهانی برسد، ناگزیر است سهم خودروهای هیبریدی خود را افزایش دهد.
جهان در دو دهه اخیر شاهد تحولات بنیادین در صنعت خودروسازی بوده است؛ تحولی که نه صرفاً یک انتخاب تجملی یا تکنولوژیک، بلکه ضرورتی ناشی از بحرانهای محیطزیستی، انرژی و سلامت عمومی است. خودروهای هیبریدی، که ترکیبی از موتور درونسوز و موتور الکتریکی را بهکار میگیرند، پاسخی عملی و انتقالی برای رسیدن از جهان سوختهای فسیلی به آینده تمامالکتریکی به شمار میروند. روند جهانی نشان میدهد که سهم این خودروها از بازار سال به سال در حال افزایش است و کشورهایی که امروز در این مسیر پیشگام هستند، نه تنها به کاهش آلودگی و مصرف سوخت دست یافتهاند، بلکه بازارهای پررونق صادراتی و مزایای اقتصادی بلندمدت را نیز بهدست آوردهاند.
در ایران اما واقعیت متفاوت است. ناوگانی پیر، وابسته به بنزین و گازوئیل، و پرمصرفتر از استانداردهای جهانی، در کنار کیفیت پایین سوخت و محدودیتهای تکنولوژیک، تصویر امروز ما را ساخته است. حال پرسش اصلی اینجاست: اگر ایران بخواهد به استاندارد جهانی برسد، افزایش سهم خودروهای هیبریدی چه ضرورتی دارد و چه مسیری را باید طی کند؟
ضرورتهای محیطزیستی؛ نفسکشیدن در کلانشهرها
ایران سالهاست با بحران آلودگی هوا دستوپنجه نرم میکند. براساس آمارهای رسمی، سالانه دهها هزار نفر بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر اثر پیامدهای ناشی از آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. سهم حملونقل در این آلودگی چشمگیر است. خودروهای فرسوده، موتور سیکلتهای کاربراتوری، و حتی خودروهای صفرکیلومتر داخلی که از نظر مصرف و آلایندگی فاصله معناداری با استانداردهای اروپایی دارند، سهم اصلی را ایفا میکنند.
خودروهای هیبریدی، بهویژه در ترافیکهای شهری، مصرف سوخت و آلایندگی بهمراتب پایینتری دارند، چراکه بخش عمده حرکت در سرعتهای پایین و شرایط توقف و حرکت، بر دوش موتور الکتریکی است. همین موضوع کافی است که در شهرهایی مانند تهران یا اصفهان، در صورت افزایش سهم هیبریدها، دهها درصد از آلایندههای ناشی از ترافیک کاسته شود. در سطح جهانی نیز تجربه مشابهی رخ داده است. توکیو، سئول و لسآنجلس مثالهای روشنی هستند که نشان میدهند ورود جدی خودروهای هیبریدی به ناوگان شهری، کیفیت هوای شهرها را بهبود چشمگیری میبخشد.
ضرورتهای انرژی؛ پایان دوران بنزین ارزان
یکی از مهمترین دلایلی که ایران را به افزایش سهم خودروهای هیبریدی سوق میدهد، بحران انرژی است. درست است که ایران از بزرگترین دارندگان منابع نفت و گاز جهان است، اما مصرف داخلی بهشدت بالاست. آمار نشان میدهد که بخش حملونقل یکی از بزرگترین مصرفکنندگان بنزین و گازوئیل کشور است، بهگونهای که بخش عمده تولید داخلی و حتی واردات به مصرف خودروها اختصاص مییابد.
در دنیا اما مسیر متفاوت است. اتحادیه اروپا برنامهریزی کرده است تا سال ۲۰۳۵ فروش خودروهای تمام بنزینی و دیزلی را ممنوع کند. ایالات متحده نیز به سمت افزایش سهم خودروهای هیبریدی و برقی حرکت کرده و چین با سرعتی حیرتانگیز بازار جهانی خودروهای هیبریدی-پلاگین و برقی را قبضه کرده است. در این کشورها، سیاستگذاران دریافتند که سوختهای فسیلی دیگر نمیتوانند تنها تکیهگاه آینده باشند. ایران نیز ناگزیر است به همین مسیر بیندیشد، چراکه ادامه روند کنونی، به معنای افزایش فشار بر بودجه عمومی از محل یارانههای سوخت، افزایش واردات بنزین، و از دست رفتن فرصت صادرات انرژی خواهد بود.
روندهای جهانی و استانداردهای الزامآور
نگاهی به روند جهانی نشان میدهد که خودروهای هیبریدی دیگر یک انتخاب لوکس یا صرفاً تکنولوژیک نیستند، بلکه بخشی از استراتژی ملی کشورها برای رسیدن به اهداف کاهش آلایندگی و مصرف سوخت هستند. برای مثال: ژاپن بهعنوان مهد توسعه خودروهای هیبریدی، سالهاست که سهم بالایی از ناوگان خود را به این خودروها اختصاص داده است. شرکتهایی چون تویوتا و هوندا بازارهای جهانی را با مدلهای متنوع هیبریدی تسخیر کردهاند.
اتحادیه اروپا با استانداردهای سختگیرانه آلایندگی (یورو ۶ و یورو ۷) عملاً خودروسازان را مجبور کرده است که به سمت خودروهای هیبریدی و برقی حرکت کنند.
چین با ترکیب سیاستهای حمایتی و محدودیتهای آلایندگی، ظرف کمتر از یک دهه به بزرگترین بازار خودروهای هیبریدی-پلاگین و برقی تبدیل شده است.
ایالات متحده با وجود علاقه دیرینه به خودروهای پرمصرف، امروز یکی از مراکز مهم رشد بازار هیبریدی است، چراکه مصرفکنندگان بهدنبال کاهش هزینه سوخت و دولتها در پی تحقق تعهدات اقلیمی هستند.
استانداردهای جهانی در حوزه مصرف سوخت و آلایندگی، روزبهروز سختگیرانهتر میشوند. اگر ایران بخواهد خودروهای خود را صادر کند یا حتی صنعت داخلیاش را در سطح جهانی حفظ کند، باید خود را با این استانداردها هماهنگ کند. این هماهنگی بدون جهش به سمت خودروهای هیبریدی امکانپذیر نیست.
فرصتهای اقتصادی و صنعتی
برخی ممکن است استدلال کنند که توسعه خودروهای هیبریدی برای ایران هزینهبر و غیرضروری است، اما واقعیت عکس این تصور است. بازار خودروهای هیبریدی در دنیا بهشدت در حال رشد است و میلیاردها دلار سرمایهگذاری در زنجیره تأمین این خودروها صورت میگیرد. باتری، موتورهای الکتریکی، سیستمهای مدیریت انرژی و نرمافزارهای هوشمند، همه بخشهایی هستند که ظرفیت ایجاد ارزش افزوده بالا دارند.
اگر ایران امروز به سمت این فناوریها حرکت کند، میتواند علاوه بر کاهش هزینههای داخلی (سوخت، سلامت، محیطزیست)، سهمی از بازارهای منطقهای و حتی جهانی بهدست آورد. بیتوجهی به این روند، به معنای عقبماندن از رقابت و گرفتار شدن در صنعتی است که بهزودی تاریخمصرف آن منقضی خواهد شد.
چالشها و موانع داخلی
البته نباید فراموش کرد که افزایش سهم خودروهای هیبریدی در ایران با موانع جدی روبهروست:
قیمت بالا و نبود حمایت دولتی: خودروهای هیبریدی به دلیل تکنولوژی پیچیدهتر، قیمت بالاتری دارند و در غیاب سیاستهای حمایتی، برای مصرفکننده ایرانی غیرقابل دسترساند.
ضعف زیرساختها: گرچه خودروهای هیبریدی کمتر از خودروهای تمامبرقی به زیرساخت شارژ نیاز دارند، اما باز هم توسعه شبکه برق و تعمیرگاههای تخصصی ضروری است.
مقاومت صنایع داخلی: بخشی از صنعت خودروسازی داخلی هنوز با فناوریهای قدیمی کار میکند و تمایل چندانی به سرمایهگذاری برای توسعه پلتفرمهای هیبریدی ندارد.
چشمانداز اگر ایران به استاندارد جهانی برسد
حال تصور کنیم ایران بتواند به استاندارد جهانی نزدیک شود. اگر سهم خودروهای هیبریدی در ایران ظرف ده سال آینده به ۳۰ یا ۴۰ درصد برسد، چه خواهد شد؟ مصرف روزانه بنزین کشور دهها میلیون لیتر کاهش مییابد و فرصت صادرات و کسب درآمد ارزی بیشتر فراهم میشود.
میزان آلایندهها در کلانشهرها بهطور محسوسی کاهش پیدا کرده و شاخص سلامت عمومی ارتقا مییابد؛ صنعت خودروسازی کشور با ورود به عرصه فناوریهای نوین، از چرخه قدیمی مونتاژ و وابستگی خارج شده و به زنجیره جهانی نزدیکتر میشود.
وابستگی بودجه عمومی به یارانههای کلان سوخت کاهش یافته و این منابع میتواند صرف توسعه زیرساختها و رفاه عمومی شود.
این چشمانداز رویایی نیست؛ مسیری است که بسیاری از کشورها هماکنون پیمودهاند و نتایج ملموس آن را دیدهاند. تفاوت فقط در سرعت تصمیمگیری و میزان جدیت سیاستگذاران است.
جمعبندی
جهان به سمت آیندهای حرکت میکند که در آن خودروهای هیبریدی و برقی نقش اصلی را ایفا خواهند کرد. این تغییر نه یک مد زودگذر، بلکه ضرورتی ناشی از فشارهای محیطزیستی، انرژی و اقتصادی است. برای ایران، کشوری که هم از بحران آلودگی هوا رنج میبرد و هم با مصرف بالای سوخت دست به گریبان است، افزایش سهم خودروهای هیبریدی یک انتخاب اختیاری نیست، بلکه ضرورتی حیاتی است.
اگر ایران بخواهد به استاندارد جهانی برسد، باید بپذیرد که بدون تغییر ساختار ناوگان حملونقل و حرکت به سمت خودروهای هیبریدی، نه میتواند بحران انرژی و آلودگی را حل کند، نه میتواند صنعتی رقابتی در سطح جهانی داشته باشد. مسیر دشوار است، اما هر روز تأخیر، هزینههای بیشتری بر دوش اقتصاد و سلامت جامعه میگذارد.
خودروهای هیبریدی پلی هستند میان امروز و آینده؛ پلی که اگر ایران بر آن قدم نگذارد، فردا مجبور خواهد شد با هزینهای چندبرابر و در شرایطی سختتر، به قافله جهانی بپیوندد.