در عصری که جهان با بحرانهای زیستمحیطی و چالشهای انرژی دست و پنجه نرم میکند، صنعت خودروسازی در آستانه یک تحول بنیادین قرار گرفته است. گذار از موتورهای احتراق داخلی به سمت قوای محرکه پاکتر، دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای آیندهای پایدار است.
در این میان، ایران با کلانشهرهایی که در دود و آلایندگی غرق شدهاند و با مصرف بیرویه سوختهای فسیلی، در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد. در چنین شرایطی، افزایش سهم خودروهای هیبریدی در ناوگان حملونقل کشور، نه یک گزینه، بلکه یک الزام حیاتی برای مقابله با چالشهای زیستمحیطی و اقتصادی پیش رو است. این مقاله به تحلیل تخصصی این ضرورت، با نگاهی به روندها و استانداردهای جهانی میپردازد.
زنگ خطر آلودگی هوا و اتلاف انرژی، تصویری از وضعیت فعلی
برای درک عمق ضرورت این گذار، کافی است نگاهی به آمارهای تکاندهنده آلودگی هوا در شهرهای بزرگ ایران و میزان مصرف بنزین بیندازیم. بخش عمدهای از آلایندههای خطرناک مانند ذرات معلق، اکسیدهای نیتروژن و ترکیبات آلی فرار، محصول احتراق ناقص در موتور خودروهای فرسوده و غیراستانداردی است که در خیابانهای کشور تردد میکنند. این آلایندهها عامل اصلی بیماریهای تنفسی، قلبی-عروقی و انواع سرطانها هستند و هزینههای هنگفتی را بر نظام سلامت کشور تحمیل میکنند.
از سوی دیگر، ایران با داشتن ناوگانی عمدتاً بنزینسوز و با میانگین مصرف سوخت بالا، یکی از بالاترین سرانههای مصرف بنزین در جهان را دارد. این موضوع، فشار سنگینی بر اقتصاد کشور وارد کرده و یارانههای پنهان انرژی را به ارقامی نجومی رسانده است. در حالی که استاندارد آلایندگی مرسوم در ایران همچنان یورو ۴ است، جهان پیشرفته سالهاست که به استاندارد یورو ۶ و فراتر از آن روی آورده است؛ استانداردهایی که محدودیتهای بسیار سختگیرانهتری برای انتشار آلایندهها اعمال میکنند. این شکاف عمیق فناوری و استاندارد، بهخوبی نشان میدهد که صنعت و بازار خودروی ایران تا چه حد از روندهای جهانی عقب مانده است.
روند جهانی، هیبریدها بهعنوان پلی به سوی آینده الکتریکی
در سطح جهانی، بسیاری از کشورها با درک خطرات زیستمحیطی و اقتصادی وابستگی به سوختهای فسیلی، نقشه راه روشنی برای برقیسازی ناوگان خود ترسیم کردهاند. اتحادیه اروپا، چین و ایالتهای پیشرو در آمریکا، با تعیین اهداف زمانی مشخص برای توقف فروش خودروهای بنزینی و دیزلی و ارائه بستههای تشویقی جذاب، بازار را به سمت خودروهای برقی (EV) و هیبریدی (HEV و PHEV) سوق دادهاند.
در این گذار بزرگ، خودروهای هیبریدی نقشی کلیدی ایفا میکنند. این وسایل نقلیه که از ترکیب یک موتور بنزینی و یک یا چند موتور الکتریکی بهره میبرند، راهحلی میانی و هوشمندانه برای کاهش فوری مصرف سوخت و آلایندگی هستند، بدون آنکه نگرانیهای مربوط به زیرساختهای شارژ و برد محدود خودروهای تمام برقی را به همراه داشته باشند. یک خودروی هیبریدی به طور میانگین ۲۵ تا ۳۰ درصد کمتر از همتای بنزینی خود سوخت مصرف میکند. این کاهش مصرف در ترافیکهای سنگین شهری، جایی که موتور الکتریکی بخش قابل توجهی از بار حرکتی را به دوش میکشد، به اوج خود میرسد. این دقیقا همان نقطهای است که کلانشهرهای ایران بیشترین آسیب را از آن میبینند.
وضعیت خودروهای هیبریدی در ایران، گامهای نخستین در مسیری طولانی
در سالهای اخیر، دولت و مجلس ایران با درک اهمیت موضوع، گامهای مثبتی در جهت تسهیل ورود خودروهای برقی و هیبریدی برداشتهاند. تصویب قوانینی برای واردات این خودروها با تعرفههای گمرکی پایینتر و اجازه واردات خودروهای کارکرده هیبریدی، از جمله این اقدامات است. همچنین، در برنامه هفتم توسعه، هدفگذاری برای جایگزینی سالانه ۵۰۰ هزار خودروی فرسوده با خودروهای برقی و هیبریدی در پایتخت، نشان از یک تغییر نگرش امیدوارکننده دارد.
با این حال، واقعیت بازار با این اهداف فاصله زیادی دارد. تعداد خودروهای هیبریدی در کشور همچنان بسیار ناچیز است و این خودروها به دلیل قیمت بسیار بالا (عمدتاً بیش از ۲ میلیارد تومان برای مدلهای وارداتی) کالایی لوکس محسوب میشوند که از دسترس عموم مردم خارج هستند. تلاشهای شرکتهای خودروسازی داخلی مانند ایرانخودرو برای توسعه محصولات هیبریدی نیز هنوز به تولید انبوه و عرضه در مقیاس وسیع منجر نشده است. در عمل، بازار خودروی ایران همچنان در تسخیر خودروهای بنزینی با فناوری قدیمی و مصرف سوخت بالا قرار دارد.
چالشهای پیش رو، موانع ساختاری در مسیر هیبریدی شدن
برای افزایش سهم خودروهای هیبریدی، باید بر چالشهای متعدد و ریشهداری غلبه کرد:
۱. قیمت تمامشده بالا: بزرگترین مانع، قیمت بالای این خودروهاست. وابستگی به واردات فناوریهای کلیدی مانند باتری، موتورهای الکتریکی و سیستمهای مدیریت نیرو، در کنار نوسانات نرخ ارز، باعث شده است که نه واردات و نه تولید داخلی این خودروها از نظر اقتصادی برای توده مردم مقرونبهصرفه نباشد.
۲. نبود زیرساختهای خدماتی: هرچند خودروهای هیبریدی معمولی (HEV) نیازی به ایستگاه شارژ خارجی ندارند، اما تعمیر و نگهداری آنها نیازمند دانش فنی، ابزارآلات تخصصی و قطعات یدکی ویژهای است که در شبکه خدمات پس از فروش کشور به ندرت یافت میشود. این موضوع، ریسک خرید این خودروها را برای مصرفکنندگان بالا میبرد.
۳. فقدان یک نقشه راه جامع و حمایت پایدار دولتی: با وجود برخی قوانین مثبت، هنوز یک استراتژی ملی منسجم و بلندمدت برای حمایت از خودروهای پاک وجود ندارد. بستههای تشویقی باید فراتر از کاهش تعرفه واردات باشند و شامل مواردی چون ارائه وامهای کمبهره، تخفیفهای مالیاتی، معافیت از عوارض سالانه و طرحهای جایگزینی جذاب برای خودروهای فرسوده شوند.
۴. عدم آگاهی عمومی: بسیاری از مردم با مزایای واقعی خودروهای هیبریدی، از جمله صرفهجویی قابل توجه در مصرف بنزین در درازمدت و هزینههای نگهداری پایینتر برخی قطعات (مانند لنت ترمز به دلیل سیستم بازیابی انرژی)، آشنا نیستند و تنها بر قیمت اولیه بالاتر تمرکز میکنند.
راهکارهای پیشنهادی، ترسیم یک مسیر استراتژیک
برای عبور از این موانع و حرکت به سوی آیندهای پاکتر، اتخاذ یک رویکرد چندوجهی و هماهنگ ضروری است:
- اولویتبخشی به حملونقل عمومی: موثرترین و سریعترین راه برای کاهش آلودگی هوای شهری، هیبریدی کردن ناوگان تاکسیرانی و اتوبوسرانی است. این وسایل نقلیه پیمایش روزانه بالایی دارند و تأثیر کاهش آلایندگی آنها بسیار چشمگیر خواهد بود. دولت میتواند با ارائه یارانههای هدفمند و تسهیلات ویژه، نوسازی این ناوگان را در اولویت قرار دهد.
- ایجاد بستههای تشویقی موثر برای مصرفکننده: دولت باید با طراحی یک بسته تشویقی جامع، انگیزه خرید خودروهای هیبریدی را برای مردم عادی ایجاد کند. این بسته میتواند شامل حذف کامل عوارض گمرکی برای مدلهای اقتصادیتر، ارائه وامهای خرید با بهره صفر یا پایین، و اعطای مجوز تردد رایگان در تمام محدودیتهای ترافیکی باشد.
- حمایت هدفمند از تولید داخل: حمایت از خودروسازان داخلی باید مشروط به انتقال فناوری و داخلیسازی بخشهای کلیدی خودروهای هیبریدی باشد. سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و ایجاد زنجیره تأمین داخلی برای قطعات این خودروها، میتواند به کاهش قیمت تمامشده و افزایش رقابتپذیری در بلندمدت منجر شود.
- توسعه زیرساختها و آموزش نیروی انسانی: وزارت صمت و وزارت علوم باید با همکاری یکدیگر، برنامههایی برای آموزش تکنسینهای ماهر در زمینه تعمیر و نگهداری خودروهای هیبریدی تدوین کنند. همچنین، تسهیل واردات قطعات یدکی و تشویق بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در مراکز خدمات تخصصی، امری ضروری است.
- اجرای کمپینهای آگاهیبخشی ملی: رسانهها، بهویژه صداوسیما، باید با تولید محتوای آموزشی، مزایای اقتصادی و زیستمحیطی استفاده از خودروهای هیبریدی را برای عموم مردم تبیین کنند تا تقاضای اجتماعی برای این محصولات افزایش یابد.
نتیجهگیری، یک ضرورت اجتنابناپذیر
افزایش سهم خودروهای هیبریدی در ایران، دیگر یک انتخاب از میان گزینههای متعدد نیست، بلکه یک ضرورت انکارناپذیر برای حفظ سلامت شهروندان، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و همگام شدن با روندهای جهانی است. فناوری هیبریدی، بهعنوان یک پل گذار عمل میکند که میتواند ایران را بدون نیاز به سرمایهگذاریهای هنگفت اولیه برای زیرساختهای شارژ، به سمت حملونقل پاک هدایت کند. غفلت از این فرصت تاریخی و ادامه مسیر فعلی، به معنای تحمیل هزینههای اقتصادی و اجتماعی جبرانناپذیر بر نسلهای امروز و آینده خواهد بود. اکنون زمان آن فرا رسیده است که سیاستگذاران، صنعتگران و مردم، با یک عزم ملی، گامهای استواری در این مسیر سبز بردارند و راه را برای تنفس دوباره کلانشهرها و داشتن آیندهای پایدار هموار سازند.